بسم الله الرحمن الرحیم
و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صَحبه المنتجبین
بسیار خوشحالم که در حضور استادان، بزرگان دانش و علم و به ویژه نخبگان جوان هستم.
سخن را با این کلام مولایمان علی (ع) آغاز میکنم که فرمود: «علم قدرت است و هر کس که به علم و دانش چنگ زند، قدرتمند است و توان قدرت نمایی خواهد داشت و هر آن که از علم فاصله گیرد، دیگران بر او غلبه خواهند کرد.» من با همین احساس به این جمع پرشور نگاه میکنم و به نمایندگی از ملت بزرگ ایران در محضر شما عرض میکنم که با حضور نخبگان جوان و نخبگان کشور، کشور میتواند احساس قدرت و قدرتمندی کند.
همة ما توجه داریم که نخبه غیر از استعداد برتر است، غیر از برندة مدال و غیر از شاگرد اول کنکور است. استعداد برتر استعداد است، هر زمان که این پتانسیل بالقوه بتواند به عینیت و فعلیت در آید و بتواند در جامعه تأثیرگذار باشد و (واژة کلیدی در اینجا تأثیرگذار بودن استعداد برتر و فرد توانمند علمی در رشد توسعه و زندگی مردم است) و اگر استعداد برتر در نهایت به قدرت یا ثروت ملی تبدیل شد، آنگاه نخبه آفریده شده است.
بنابراین اولین وظیفة همة ما این است که استعداد برتر را به نخبگی تبدیل کنیم. این بزرگترین وظیفة بنیاد ملی نخبگان کشور است. ما باید استعدادهای برتر را جستجو کنیم و آن را در وادی و محیط درست قرار دهیم. به قول آن نویسنده که گفت اگر انیشتین در محیط آکادمیک علمی رشد نکرده بود و در روستایی از افغانستان بزرگ شده بود، گلیم باف ماهری از آب در میآمد. استعداد برتر در محیطی مناسب میتواند در رشد جامعه تأثیرگذار باشد.
من به دختران و پسرانم و به نخبگان جوان این جمع که نمایندة هزاران نخبه دیگر در سراسر کشور هستند عرض میکنم: استعداد برتر را هم باید مراقبت کرد که استعداد برتر بماند.
من از تجربة خودم میگویم؛ آن سالی که بنده وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شدم، همة آنهایی که شاگرد ممتاز بودند در پایان ترم اول هیچ کدام اول تا سوم نبودند، در پایان سال چهارم همه از افراد بیستم به بعد بودند. و وقتی ما در سال چهارم، یعنی سال 1351-1352 به کارآموزی رفتیم، در سطوح دادگستری آن زمان بسیاری از آنهایی که در امتحانات ترم نفر اول بودند، در کارآموزی نفر اول نبودند و برخی از آنهایی که در کارآموزی نفر اول بودند، در امتحان فوق لیسانس نفر اول نبودند.
پس اولین سخن این است که چه کنیم این استعداد برتر بتواند در مسیر برتر ماندن یا حتی برتر شدن از آنچه هست باقی بماند و ثانیاً چگونه این استعداد در خدمت جامعه و کشور قرار گیرد.
امسال سال حماسه سیاسی و اقتصادی است که مقام معظم رهبری فرمودند. این سخن کاملاً باید مد نظر همة ما باشد. حماسة سیاسی را با رهنمودهای رهبری، مردم ما خلق کردهاند و در این زمینه دانشگاهیان، فرهنگیان و نخبگان نقش بسیار ارزشمندی را ایفا کردهاند. صدای نخبگان جامعه ما نه از محلات تهران و شهرهای بزرگ عبور کرد، بلکه به دورترین روستاهای کشور رسید و به آن عمل شد.
شما رأی روستاییان را ببینید، گاهی میبینید هم در تعداد شرکت کنندگان و هم در نوع انتخاب با رأی مرکزیت کشور مطابقت دارد. روستایی ما میگوید: من در فهم، تعقل و دقت نه با شهری و مرکز شریک هستم بلکه پیشرو هستم، ما به این روستاییان، این کشور و به ایرانی بودن افتخار میکنیم. ما به نخبگان جوانمان مغروریم و افتخار میکنیم.
ما باید حماسة اقتصادی را هم خلق کنیم. حماسه خلق کردنی است. بدون تلاش، کوشش، انسجام و وحدت نمیتوانیم حماسة اقتصادی را خلق کنیم. حماسة اقتصادی نیاز به افق فکری باز دارد.
اقتصاد ما هم در صادرات و هم در واردات با اقتصاد جهان پیوند خورده است. آمار و ارقام به شما میگوید که بزرگترین درآمد ارزی و حتی ریالی شما را صادرات نفتی و در کنار آن صادرات غیر نفتی میسازد. آمار و ارقام به شما میگوید که ما باید توان اقتصادی با قدرت رقابت داشته باشیم؛ چون بدون قدرت رقابت با دنیا شما اقتصاد پایدار نخواهید داشت. ایده، طرح تحقیقاتی و اختراع شما نخبگان جوان در نهایت صنعت، بازار و حضور در بازار در صورتی پایدار میماند که توان رقابت با دیگران داشته باشید. واردات ارزانِ با کیفیتِ دیگران تولید شما را و بهطور طبیعی ایده و فکر شما را از صحنه خارج خواهد کرد.
اگر ما باید توان رقابت با دنیا داشته باشیم، پس نمیتوانیم دور کشور حصار بکشیم. البته که باید خود را باور کنیم، به خود اعتماد کنیم، استقامت و مقاومت کنیم و در برابر نقشة دیگران نهراسیم، اما با تدبیر و نه شعار میتوانیم در برابر همة قدرتهایی که بخواهند علیه منافع ملی ما حرکت کنند ایستادگی و مقاومت کنیم.
گفتند دوران دفاع مقدس و چه مثال خوبی را بر زبان جاری کردند. در دفاع مقدس نخبگان، فرهیختگان و اندیشمندان به صحنه آمدند. ما به مقطعی رسیدیم که تقریباً سیستم پدافندی مؤثر ما دیگر قادر به فعالیت نبود. آن زمان بهترین سیستم پدافندی موشکی ما هاگ بود و ما از همه دستگاههایی که در سراسر کشور داشتیم فقط یک لامپ قدرت بود که کار میکرد و همة لامپها دوران حیات خود را تمام کرده بودند و از دست داده بودند. از شهید ستاری و بابایی یاد میکنم و خوشحالم که امروز یک نخبه از خاندان ایثارگران مسئولیت این بنیاد را بر عهده گرفته است. در جلسهای که عدهای از استادان را در آنجا جمع کرده بودیم - فکر میکنم این جلسه از حدود چهار بعدازظهر تا یازده شب ادامه داشت - اکثر افرادی که در آن جلسه بودند میگفتند این لامپ قابل احیا نیست. از هر راهی که رفتیم نتوانستیم در بازار سیاه این لامپ را تهیه کنیم. یک نفر از استادان آنجا گفت ما قادریم لامپ را احیا کنیم، اما برای این کار حداقل به سه ماه زمان نیاز داریم. فردا با او و تیمش و عدهای از مسئولین جلسه گذاشتیم. نیاز به کارگاهی داشتند، کارگاه را در اختیار آنها گذاشتیم. مسئول این تیم گفت در این کارگاه برای ما چند تخت هم بیاورید. گفتم تخت برای چه؟ گفت ما دیگر نباید به خانه برگردیم. آنجا همه هم قسم شدند، گفتند تا لامپ احیا نشده، به خانه برنخواهیم گشت و در این کارگاه شبانه روز میمانیم و ماندند و در کمتر از دو ماه اولین لامپ احیا شد.
من دهها مثال این چنینی الان به خاطر دارم. در سیستم skyguard و oerlikon و مشکلات راداری، دانشگاه شریف به کمک ما آمد و توانست مشکل را حل کند. ما نیاز به نخبگانی داریم که امروز آستین را بالا بزنند.
دولت تدبیر و امید دست نیاز به سوی شما نخبگان دراز میکند. ما نه تنها در بیوتکنولوژی، نانو و آیتی به شما نیاز داریم، بلکه در اقتصاد و سیاست هم به شما نیاز داریم. تدبیر از شما و امید از ما. شاید ناچار شوم این جملهام را تصحیح کنم و بگویم امید هم از شما. ما باید یک پروژة مشترک را آغاز کنیم و دست به دست هم بدهیم. از یک سمت دولت و از طرف دیگر نخبگان، حلقة وصل بین ما و شما هم بنیاد نخبگان باشد. ما باید دولتی باشیم. باید بشتابیم.
اولین قدم دولت به سمت نخبگان این است که گوش شنوا خواهد داشت. ایدهها و پیشنهادات شما را میشنویم. دومین قدم دولت این است که زمینههای حقوقی، مادی و معنوی برای پیشرفت ایدههای شما را مد نظر قرار میدهیم. سومین قدم این است که از شما میخواهیم در همة امور و در همة تصمیمسازیها مشارکت کنید. همة وزرا و سازمانهای ما و بخشهای مهم تصمیمسازی باید از نخبگان جوان استفاده کنند. شما در هر بخشی بهترینهای خود را برگزینید. بنده هم در همین چهارشنبه، یعنی فردا، در هیئت وزیران خواهم گفت ساز و کاری را پیشبینی کنند که در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها از نخبگان جوان استفاده و بهرهبرداری کنیم.
احساسی که من نسبت به جمع نخبگان میخواهم داشته باشم، شبیه آن جملهای است که از پاستور نقل میشود. او میگوید: در مسیر تلاش، کوشش و تحقیق از سختیهای روزگار و مشکلات یأسآور نهراسیم. نگذاریم یأسها دامن ما را فراگیرد. با روحی سرشار از امید در کتابخانهها و آزمایشگاهها به تلاش ادامه دهیم. اولین سؤال این است، برای یادگیری خود چه کردهایم؟ برای جامعه، مردم و کشورمان چه کردهایم؟ آن چنان باید این سؤال را ادامه دهیم و در کنار این سؤال تلاش و کوشش کنیم که احساس کنیم ما هم در پیشرفت کشور، ولو اندک، نقش داشتهایم. آنگاه است که نشاط دائمی در ادامة زندگی همراه ما خواهد بود. او در پایان این جمله میگوید: مهم این نیست که زندگی چه پاداشی به ما داده است بلکه مهم آن است که در لحظة مرگ احساس کنیم نقشمان را در پیشرفت کشور ایفا کردهایم.
من میخواهم چنین احساسی از نخبگان داشته باشم. نخبگان بگویند ما برای کشور چه کردهایم، نه اینکه کشور برای ما چه کرده است. چه اگر ما برای مردم، جامعه و رشد کشور تلاش کنیم مردم بزرگ و قدرشناس روبهروی ما هستند و قدر خدمات شما را خواهد دانست. ممکن است بگویید درکشورهایی به نخبگان بیشتر احترام میگذارند، من این سخن را رد نمیکنم. ممکن است بگویید درکشورهایی وسایل، ابزار و امکانات لازم برای پیشرفت بیشتر و تحقق ایدهها برای نخبگان آمادهتر است، من این را هم رد نمیکنم و میپذیرم. ممکن است بگویید کشورهایی هستند که وسایل آسودگی خاطر در زندگی روزمره را برای نخبگان بیشتر فراهم کردهاند، من این را هم رد نمیکنم.
ما امروز به ساختار نهادی نیاز داریم که دولت، نخبگان و جامعه را به هم متصل کند. نخبگان ما باید کاری کنند که صنعت ما دنبال آنها بدود. ما باید کاری کنیم که بخشهای دولتی و بخشهای خصوصی زمینه را برای استفاده بیشتر از فکر و ایدة نخبگان مهیا کنند. من میدانم که در مواردی دولت باید کمک کند و گاهی باید سرمایهگذاری از طرف بخش خصوصی یا شرکتها و بخشهای دولتی باشد و میدانم که باید بانکها را آماده کنیم که در بعضی از موارد آنها سرمایهگذاری کنند و میدانم که باید بیمه گران را آماده کنیم تا طرحهای نخبگان را بیمه کنند. معلوم نیست طرحی در نهایت به ثمر مثبت نهایی برسد و این نخبه باید مطمئن باشد. من میدانم که دولت برای بازاریابی و تجاریسازی باید به کمک نخبگان بیاید. میدانم سند راهبردی تصویب شده است و چه کار خوبی انجام شده است.
من از همة آنهایی که در زمینة شناسایی و حمایت نخبگان تلاش کردهاند، تقدیر وتشکر میکنم، اما سند راهبردی کافی نیست بلکه لازم است. ما باید ببینیم در این سند راهبردی چه اقداماتی باید انجام دهیم که تضمن اجرایی داشته باشد. نوشتهها و سیاستهای خوب، چه خوب، اما آنچه به کار آید عمل خواهد بود و برای اینکه این سندها را به عمل واقعی برسانیم باید دست به دست هم دهیم.
ما توان خواهیم داشت که حماسه اقتصادی را بیافرینیم. این دولت امروز همة مشکلات جامعه را لمس میکند و با آمار و ارقام و بدهکاریهای کلان دولت آشناست و میداند برای عبور از این راه پر پیچ و خم چقدر تلاش و تدبیر لازم است، اما به همان اندازة مشکلات، دولت به آیندة حل این مشکلات با کمک مردم، دستاندرکاران و شما نخبگان امیدوارتر است.
ما میتوانیم مشکلات را حل کنیم. در مدت همین 50 روز که کار را آغاز کردهایم، همکاران من توانستهاند قدمهای مهمی را بردارند. در سیاست خارجی قدمهایی را برداشتهایم نه به اندازة 50 روز بلکه به اندازة 500 روز. در زمینه اقتصادی در حد این 50 روز قدمهای تأثیرگذاری را برداشتهایم. در بخش کشاورزی تنها دولتی هستیم که در اوایل مهرماه به مردم اعلام میکنیم که این دولت تمام بدهکاری کشاورزان را تا چند روز پیش پرداخت کرده است. یا تنها دولتی هستیم که در طول 50 روز بیش از 700 میلیارد تومان اعتبار برای ماشینآلات کشاورزی در اختیار کارآفرینان کشاورزی قرار دادهایم. ما در طول 50 روز مقدار زیادی از کود و سم مورد نیاز کشاورزان را برای فصل پاییز تأمین کردهایم، که این یک ضرورت است و اگر در پاییز کود و سم نرسد، برای کشتهای زمستانه و بهاره مشکل خواهند داشت، این کار انجام گرفته است. ما به مردم عزیزمان میگوییم که این دولت قبل از شروع پاییز قیمت تضمینی گندم و سایر محصولات کشاورزی را در شورای اقتصاد تثبیت و اعلام کرد تا از هماکنون کشاورزان ما دلگرم کار باشند.
ما در زمینة صنعت و تولید در حد این 50 روز قدمهای مهمی را برداشتهایم و همین طور در زمینة درمان و دارو که شما مطلع هستید.
البته که میدانیم اقلیتی هستند که دولت هر کاری بکند شمشیر انتقاد آنها برانتر میشود. این دولت به انتقاد منتقدین هم افتخار میکند. اما به عزیزان منتقد عرض میکنم؛ انتقاد سازنده خواست ماست و برای کشور مفید است. همه کار کنیم که سخنان نیشدارمان را کم کنیم و چارچوب ادب و اخلاق، معیار سخنان ما باشد. همه بدانیم بعثت لاتمم مکارم الاخلاق.
من به شما قول میدهم دولت، معاونت علمی و فناوری و بنیاد ملی نخبگان همة تلاش خود را خواهد کرد که انشاءالله در سال آینده اگر در محضر شما قرار گرفتیم – البته مقصودم این نیست که دوران فراغ یک سال به طول انجامد، انشاءالله در فرصتهای بعدی از نظرات، فکرها و ملاقات شما بهره خواهیم برد - دولت تلاش خواهد کرد که سال آینده در برابر شما شرمنده نباشم.
پیروز، موفق و سربلند باشید