از فرصتی که در اختیار اینجانب و همراهان قرار گرفت تا سخن فرهیختگان، صنعتگران، هنرمندان، دانشجویان و همة عزیزانی را که در صحنه فرهنگ و کار و تلاش و صنعت و کشاورزی برای این کشور عزیز و بزرگ خدمت میکنند، بشنویم، از شما سپاسگزارم.
اینگونه جلسات عمدتاً برای شنیدن است و من خواهش میکنم تا جلسات آینده به گونهای برنامهریزی شود که فرصت بیشتری در اختیار بخشهای مختلفی که به نمایندگی از اقشار بزرگ جامعه حضور دارند، قرار داده شود تا بتوانند صحبت، گله و نقد و انتقاد کنند.
برپایی اینگونه جلسات بدین منظور است که من و همراهانم ضمن بهرهمندی از دیدگاههای مردم در استانها بتوانیم نقشه راه را دقیقتر برنامهریزی نماییم.
البته به حمد الهی در استان هرمزگان هم استعداد انسانی و هم استعداد طبیعی فراوان است. بنابراین، مراکز آموزشی به ویژه مراکز آموزش عالی باید به گونهای طراحی شوند که فارغالتحصیلان این مراکز بتوانند بار مسئولیت بخشهای مختلف اداره این استان را به ویژه در صنعت بر عهده بگیرند. اگر بنا باشد جوانان استان در یک رشتهای تخصص ببینند که بازار کار آن رشته در آن استان موجود نباشد یا بازار نیاز به متخصصانی داشته باشد که افراد بومی استان دارای آن تخصص نباشند، نتیجه این میشود که افراد از استانهای دیگر جذب شده و عزیزان بومی استان بیکار میشوند. البته این نقص در کلیت آموزش عالی ما وجود دارد. تربیت نیروی انسانی در داخل کشور متناسب با بازار کار نیست. ما باید پیشبینی و برنامهریزی کنیم که چهار سال دیگر چه میخواهیم، آنگاه ورودی دانشگاهها به گونهای باشد که چهار سال بعد آن نیروها را تحویل جامعه دهد.
چند روز پیش با هیئت مدیره کانون وکلای سراسر کشور ملاقاتی داشتم. در آن جلسه گزارش دادند که در بسیاری از مراکز تربیت کننده حقوقدان در تهران و شهرستانهای مختلف به شیوههای گوناگون حتی به صورت غیرحضوری حقوقدان تربیت میکنند که البته گزارش موثقی بود.
دانشجویی که در دانشگاه استاد را نمیبیند یا خیلی کم میبیند چگونه میتواند حقوقدانی بشود که بتواند محکمهای را اداره کند یا وکیلی باشد که بتواند به خوبی از حقوق مردم دفاع کند.
ما امروز دو مشکل داریم: یک مشکل، عدم تناسب مراکز آموزش عالی با نیازمندیهای جامعه است و مشکل دیگر عدم توازن کیفیت و کمیت است.
اگر دانشگاه باشد ولی فضا و امکانات و آزمایشگاه و کتاب و استاد لازم را نداشته باشد، نهایتاً یک اسم به نام دانشگاه و فارغالتحصیلی با یک برگه به نام دانشنامه خواهد بود و مشکلی را حل نخوهد کرد.
دانشگاههای ما در گذشته هم به لحاظ کیفیت مشکل داشتند؛ در گذشته و قبل از انقلاب هم این چنین بود.
بنده و دوستانی که در ایام دانشجویی برای گذراندن واحدهای کارآموزی به دادگاهها و بخشهای مختلف دادگستری میرفتیم، در همان روزهای اول دیدیم میان آنچه ما خواندهایم و آنچه نیاز جامعه هست تناسبی وجود ندارد؛ یعنی یک فارغ التحصیل دانشکده حقوق نه قادر بود حکمی را صادر کند و نه حتی قادر بود پروندهای را به خوبی بفهمد تا حکم آن را صادر کند یا بتواند در مؤسسهای به عنوان مشاور حقوقی از حقوق آن مؤسسه یا نهاد به خوبی دفاع کند.
این مشکل که در گذشته هم وجود داشت، امروز افزایش پیدا کرده است. چون ما به سرعت کمیت را افزایش دادهایم و گاهی هم به خاطر رقابتهای ناسالم، دانشگاهی را توسعه دادیم تا یکی دیگر را به قول معروف سرجای خود بنشانیم؛ به هرحال نتیجه این میشود.
امروز وظیفه ما ساماندهی رشتههای آموزش عالی و کیفیت آنهاست تا اینکه فارغالتحصیلان بتوانند در اولویت اول در استان خود و در اولویت دوم در سراسر کشور به نیازهای تخصصی و کاری پاسخ مثبت دهند.
البته ما مشکلات دیگری هم داریم. ما باید انضباط کاری داشته باشیم. وزیر نفت مثالی میزد و میگفت که در پارس جنوبی دو بخش بود که کارکنان هر دو بخش ایرانی بودند، ولی مدیریت یک بخش با ایرانیها و مدیریت بخش دیگر با غیرایرانیها بود. زمانی که رئیس جمهور برای بازدید آمد بخشی که در مدیریت ایرانیها بود به هم ریخت و همه با لباسهای مختلف یکی با پیراهن و دیگری با کت و... با سلام و صلوات به استقبال آمدند، ولی کارکنان بخش دوم از جایشان تکان نخوردند و حتی با ورود رئیس جمهور نیز هرکسی به کار خود مشغول بود.
رئیس جمهور پرسیده بود که مگر کارکنان هر دو بخش ایرانی نیستند؟ پاسخ داده بودند که مدیریت این بخش با خارجیها و مدیریت بخش اول با ایرانیهاست. چرا باید اینگونه باشد؟
ایرانی از لحاظ استعداد، اخلاق، فرهنگ، ایمان و انقلابی بودن جزو برترینهاست، چرا در انضباط کاری برترین نباشیم و چرا باید نقص داشته باشیم و نتوانیم به خوبی از توان خود استفاده کنیم؟ ایجاد محیط آرام، آزاد، آزادی نقد در کلاس، فضای مناسب سیاسی و وسایل و امکانات لازم برای درس خواندن - که دانشجوی عزیز ما فرمودند – ضروری است، ولی در نهایت چه؟ به هرحال ما میخواهیم یک فرد متخصص تربیت شود و بخشی از کشور را اداره کند. اگر این علم با اخلاق توأم نباشد - که انشاالله توأم است - فسادهای آنچنانی درست میشود.
شما دیدید که گروهی به بهانه دور زدن تحریم چگونه منافع ملی را دور زدند و پول مردم را برداشتند. امیدواریم همه دستگاههای کشور بتوانند این پول را به بیت المال برگردانند. نه اینکه نفت خام را دست یک آدم دادند که ببرد و بفروشد. لااقل یک محموله نفت خام را به او میدادند تا بفروشد و سپس پولش را واریز کند و امتحان پس بدهد و بعد محموله دوم و رقم بالا را به او میدادند. حتی پول نقد هم به او دادند. دو میلیارد و 600 میلیون دلاری که گفته میشود، همهاش پول نفت نیست، بلکه بخش بزرگی از این پول را برای پرداخت بدهیهای ما به او داده بودند. این به چه علت است؟ به دلیل نبود اخلاق است.
شما فکر میکنید بدون مبارزه با فساد و ایستادگی در برابر انحراف کشور ما میتواند رشد و توسعه پیدا کند؟ و آیا این امر امکان پذیر است؟
یک عده تلاش کنند و زجر بکشند و در عسرت و سختی زندگی کنند و یک عده با حیله، بیتالمال مسلمین را به غارت ببرند؟ زمانی رقم 3 هزار میلیارد تومان بود، دهانها بازمانده بود ولی این رقم حدود نه هزار میلیارد تومان است. البته ما مطمئن نیستیم که تمام آن همین مبلغ باشد، شاید چیزهای دیگری هم باشد که بعداً کشف شده و به دست بیاید.
بدون اخلاق و فرهنگ و انضباط مالی و کاری ما نمیتوانیم پیشرفت کنیم.
پیشرفت در دنیای صنعتی فقط به دلیل داشتن مهارت و تخصص نیست. همانگونه که ما معتقد به تخصص و تعهد هستیم، کشورهای دیگر هم به انجام وظیفه و کار تعهد دارند. آنها در اداره چند ساعت کار میکنند و ما چند ساعت کار میکنیم؟ من کار مفید را میگویم وگرنه کار غیرمفید که مشابه یکدیگر است، سر ساعت میآییم و سر ساعت میرویم.
بدانید، با فساد کشوری پیشرفت نمیکند و بدون تعهد و اخلاق و وجدان و انضباط کاری نمیتوان پیشرفت کرد، این امکانپذیر نیست.
داشتن تخصص تنها شرط نیست، بلکه تخصص باید همراه با وجدان کاری، اخلاق، انضباط و پاکی و پاکدامنی و پاکدستی باشد.
مگر میشود کشوری بدون اینها پیشرفت کند؟ امروز ما باید به جای دعواهای غیرمفید و غیرسازنده و جستجو در سوابق یکدیگر دست به دست هم داده و با فساد مبارزه کنیم. زمانی که ما با بیخودی یکدیگر میجنگیم، مفسدین هم از این فضا و خلأ سوء استفاده میکنند.
بیایید در برابر انحراف بایستیم و برای توسعه کشور دست به دست هم داده و تلاش کنیم. توسعه بدون تدبیر و مشورت و وحدت ملی و ایمان و اخلاق و همیاری امکان پذیر نیست.
ما باید یکدیگر را یاری کنیم. شما فکر میکنید اگر در یک بیمارستان بهترین جراح و اتاق عمل باشد ولی خدای نکرده پرستار آن وظیفه شناس نباشد، آن بیمار شفا پیدا میکند؟ بیمار جراحی میشود ولی به دلیل عدم رسیدگی و ایجاد عفونت به بیماری دیگری مبتلا میشود.
اگر جراح و اتاق عمل و... بیمارستان خوب باشد و پرستار هم وظیفهشناس باشد ولی آشپز مشکل داشته باشد، غذای نامناسب مجدداً موجب بیماری دیگر بیماران میشود.
باید همه با هم باشند. از آشپز بیمارستان تا نظافتچی همه باید با هم باشند، ما همه با هم یک مجموعه هستیم. فکر نکنیم که فقط یک جراح خوب میتواند مشکل را حل کند، بلکه یک مجموعه میتواند مشکل را حل کند. از کسی که نظافت زمین و فضا و اتاقهای بیمارستان را بر عهده دارد تا آن کسی که جراح عالی مقام است همه باید دست به دست هم بدهند.
در همه جا همینطور است. همه باید دست به دست هم بدهیم. ما همه یک مجموعه و یک ملت هستیم. استانهای مختلف کشور اعضای یک بدن هستند. همه عضوهایی هستند که در کنار یکدیگر قرار دارند و اگر همه با هم کار کنند به نتیجه میرسند. اگر یک استان بخواهد فعال باشد و استان دیگری مانع آن بشود با دنیایی از مشکلات که پیشرو داریم به جایی نمیرسیم. ما باید اشتباهات گذشته را جبران کنیم. مردم با مشکلات فراوانی روبرو هستند. باید این مشکلات را از پیش پای مردم برداریم.
من به آینده بسیار امیدوار هستم. همه مشکلات را میدانم، قبل از انتخاب شدن هم میدانستم. ولی بعد از انتخاب دیدم که دریایی از مشکلات وجود دارد، ولی با وجود این نه من و نه همکارانم هراس نکردیم. ما این مسیر را به حول و قوه الهی با طمأنینه و تدبیر و مشورت و دقت طی خواهیم کرد.
بیشتر از شش ماه و چند روز از عمر این دولت نگذشته و در این مدت دولت قدمهای مهمی را برداشته است.
شما شش ماه پیش را به یاد آورید و امروز ببینید که دنیا چه نگاهی به ایران دارد. سرمایهداران، سیاستمداران، متخصصان و دانشگاهیان چه نگاهی به ایران دارند؟
در شش ماه گذشته فضای بینالمللی و افکار عمومی نسبت به ایران چه وضعی داشت؟ چگونه است که امروز جمهوری اسلامی ایران به مجمع عمومی سازمان ملل یک قطعنامه را پیشنهاد میدهد و به اتفاق آراء تصویب میشود؟ این بیانگر اقتدار کشور و دیپلماسی ماست. برای خیلی از کشورها سخت بود که قطعنامه علیه خشونت و افراط گری با پیشنهاد و پرچمداری ایران به تصویب برسد. آنها در سی و پنج سال گذشته به دروغ تبلیغ کرده بودند که ایران سردمدار خشونت و تروریسم و افراطگری است. امروز خیلی برای آنها سخت بود که در مجمع عمومی سازمان ملل کسی جرئت نکرد به رئیس جلسه بگوید که در خصوص این قطعنامه رأیگیری شود؛ البته مخالفت کردند.
شما میدانید که در یک مجمع بینالمللی وقتی کسی تقاضای رأیگیری ندارد، آن قطعنامه به اتفاق آراء تصویب میگردد. همان کشورهایی که با قطعنامه مخالفت کردند و میگفتند که نباید بگذاریم که قطعنامه به نام ایران تصویب شود در هنگام رأیگیری به دلیل فضای مناسب جلسه و تنظیم خوب قطعنامه جرئت نکردند مخالفت کنند.
عنوان قطعنامه مقابله جهانی با خشونت و افراطیگری و جهان علیه خشونت و به طریق اولی جهان علیه تروریسم بود. این نشانه عظمت ملت ما میباشد. اگر دولت افتخاری دارد، افتخارش خادمی مردم و اجرای خواست مردم است.
امروز مشاهده میکنید که صحنه جهانی نسبت به ایران تغییر کرده است. دیشب با تعدادی از سرمایهداران ایرانی کشورهای مختلف مثل کویت، عمان، امارت، آلمان و ایتالیا و.... که به بندرعباس آمده بودند و تقاضای دیدار داشتند جلسه بسیار گرم و تأثیرگذاری داشتیم، آنها میگفتند امروز فضایی ایجاد شده است که دلمان میخواهد همه جا بگوییم ما ایرانی هستیم و وقتی میفهمند که ما ایرانی هستیم بلافاصله میگویند که ما میخواهیم در ایران سرمایهگذاری کنیم، ما را راهنمایی کنید. ولی در گذشته خود را مخفی میکردیم تا کسی نفهمد ما ایرانی هستیم.
این فضای مطلوب جهانی را ملت ما به وجود آورد. مردم ما با انتخابات حماسی 24 خرداد توانستند فضای مناسبی را به وجود بیاورند. امروز فضای مناسبی در داخل و خارج از کشور حاکم است. دانشگاهها خیلی آرامتر و آزادتر از گذشته است.
البته همیشه ممکن است اشکالاتی هم باشد و باید آنها را رفع کنیم. این دولت مدعی نیست که همه مسائل را حل کرده و مشکلی ندارد. مردم ما آگاه هستند. شما در ظرف مدت شش ماه قضاوت کنید.
دولت به مردم قول داده بود تا آرامش و ثبات نسبی را در همه جا حاکم کند. امروز ثبات و آرامش نسبی و امید در سراسر این کشور وجود دارد. من زمانی که در بعضی از هفتهها توفیق دیدار با یکی از خانوادههای عزیز و ایثارگر را دارم، به هرحال مردم محله متوجه میشوند و میآیند. زمانی که از دیدار بر میگردم با یک فضای مردمی مواجه میشوم. بدون استثنا همه مردم میگویند ما امیدوار شدیم و روح و قلب ما شاد است. آینده را روشن میبینیم و میدانیم که مشکلات حل خواهد شد. البته ممکن است مشکل آنها تا به امروز حل نشده باشد، اما به آینده امیدوار هستند. این امید حاصل کار و تلاش شماست. ما تدبیر را نیز از شما میخواهیم. فرهیختگان باید تدبیر کنند. من چند نکته را درخصوص استان خواهم گفت که شما باید تدبیر کنید.
دیشب یکی از عزیزان ایرانی که از یکی از کشورهای همسایه آمده بود میگفت ما در دریای عمان در عمق 300 متری صید میکنیم و کیفیت و آثار آن را هم بیان نمود.
ما باید در زمینه صید و کشاورزی به سمت پیشرفت حرکت کنیم و از تجربه دیگران بیاموزیم. استفاده از تجربه دیگران نه اینکه اشکال ندارد، بلکه لازم است. علم متعلق به بشر است و من و او ندارد.
اینکه پیامبر اکرم (ص) فرمودند، اطلبوا العلم ولو بالصین، طلب علم حتی از یک مسیر دور مثل چین به همین دلیل است. انسان علم را در هر کجا که هست باید بیاموزد. مثل دُرّ گرانقیمت است. شما اگر یک دُرّ گرانقیمت را در خاک ببینید و به دلیل خاکی بودن آن را بر ندارید و بگویید که باید کسی آن را بردارد و تمیز کند و به من تقدیم کند، در این صورت شما هیچگاه به آن نخواهید رسید و دیگری آن را خواهد برداشت. علم دُرّ گران قیمت است و هرکجا که باشد باید آن را آموخت.
بسیاری از دانشمندان و فرهیختگان ما در جای دیگری درس خواندهاند و بسیاری از خارجیها در ایران درس خواندهاند. در واقع علم و فناوری و هنر و فرهنگ و ایمان مرز ندارند.
بسیاری از مسلمانان به خصوص در مشرق زمین توسط ایرانیها و بیشتر توسط تجار ایرانی مسلمان شدهاند. به جای اینکه علما دین را به آنجا ببرند، بیشتر تجار دین را بردهاند و سپس علما رفتهاند. چون تجار در حال رفت و آمد بودند و این امکان برای علما کمتر بوده است.
بنابراین هیچ اشکالی ندارد که ما علم و فناوری را از دیگران بیاموزیم. یک دلیل اینکه میگوییم سرمایه خارجی وارد کشور شود این است که به همراه سرمایه، فناوری نو و جدید هم میآید.
اشکالی ندارد که در آن فناوری جدید ما ابتکار عمل داشته و بتوانیم جایی از آن را اصلاح و بهتر کنیم. حتماً میتوانیم آن را انجام دهیم. استعداد ایرانی حتما میتواند این کار را انجام دهد.
ما باید بیشتر به فکر آینده کشور، فرزندان و نسل آینده و خودمان باشیم. باید یک مقدار کمربند را محکم ببندیم و توقعات را کم کرده و به آینده نگاه کنیم.
در هر مقولهای که میخواهیم وارد شویم یک عده میگویند این کار را انجام ندهید چون چنین و چنان خواهد شد. چرا ما نباید اصلاح کنیم؟ ممکن است یکی ناراحت و دیگری خوشحال شود. آیا ما میتوانیم یارانه را به صورتی که تا به امروز بوده ادامه دهیم؟ شما میدانید ما چگونه یارانه میدهیم؟ از زمانی که قانون هدفمندی یارانهها وضع شده تمام پولهای به دست آمده از قیمت مازاد انرژی به علاوه پول بخشهای مختلف و خزانه... را با هم جمع کرده و به هر نفر در سراسر کشور به صورت مساوی 450 هزار ریال میدهیم. آیا این راه درستی است؟ شما وضع درمان و تولید و توسعه کشور و اشتغال را ببینید که چگونه است؟ ما از هرکسی که پرسیدیم گفت این کار درستی نیست.
میخواهیم این را اصلاح کنیم میگویند انجام ندهید چون عدهای ناراحت میشوند. باید همهمان به میدان بیاییم و راه صحیح و درست را انتخاب کنیم. البته مجلس شورای اسلامی قدم مهمی را برداشته و این بار را به دوش گرفته است.
مجلس دولت را مکلف کرده است تا از سال آینده به کسی یارانه بدهد که خودش متقاضی یارانه باشد و نیازمند باشد. البته نیازمند به معنی فقیر نیست. کسی که به آن یارانه نیاز دارد و زندگی او به گونهای است که اگر یارانه را دریافت ننماید زندگی او دچار مشکل میشود. قانون این را گفته است و دولت باید این قانون را اجرا کند. عدهای میگویند همه از پول خوششان میآید و نباید پول کسی را قطع کنید. اگر این کار را نکنیم نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشود که بخشهای برق و انرژی روز به روز وضع بدتری خواهند داشت و بهداشت و درمان اصلاح نخواهد شد و همین مبلغ به مردم پرداخت خواهد شد.
به هرحال ما باید وارد این عمل بشویم و مردم باید کمک کنند و همه دست به دست بدهیم و مقداری به فکر فرزندان و آیندگان و کشورمان باشیم. ما میتوانیم از همه این مسائل عبور کنیم. خواست ما از مردم این است که کسانی که به یارانه نیاز ندارند در هنگام اعلام ثبت نام، فرم را تکمیل نکرده و با یارانه خداحافظی کنند.
آنها و حتی کسانی که نیاز دارند بگویند که ما نیاز داریم ولی دریافت نمیکنیم تا دولت بتواند بخشهای بهداشت و درمان و تولید، حمل و نقل و محیط زیست را سامان دهد.
این یک امتحان برای همة ماست. دولت موظف است که قانون را اجرا کند. انشاءالله همه دست به دست هم داده و به بهترین شکل از این مرحله عبور میکنیم. کسانی که نیاز ندارند فرم را تکمیل نکنند تا ما بتوانیم طبق قانون ابتدا تمام مردم را مرحله به مرحله تحت پوشش بیمه درمانی قرار دهیم و بعد وضع بهداشت و درمان را بهتر کنیم؛ خصوصاً در بعضی از استانها و شهرستانها که وضع بهداشت نامطلوب است. سپس در نظر داریم وضعیت تولید و حمل و نقل را اصلاح کنیم. امسال ما به اندازه کل اتحادیه اروپا گاز مصرف کردهایم، اینگونه نمیشود کشور را اداره کرد و بدون جهاد نمیشود آینده درخشان را پیش رو داشت. والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا(عنکبوت، 69)، بدون جهاد و ایثار و فداکاری راه هدایت و درست پیدا نمیشود.
در استان هرمزگان استعدادهای بسیار فراوانی وجود دارد. در قبل و حین سفر تصمیماتی اخذ شده است و برای آینده هم شما باید تصمیم گیری کمک کنید. تصمیم ما این است که شرق استان یعنی ساحل دریای عمان و مکران که محرومتر هم هست آباد شود و پیشرفت نماید. و در این بین جاسک باید به لحاظ بندری توسعه پیدا کند و حتی در آینده بخشی از نفت ما در جاسک به فروش برسد.
هم اکنون فروش نفت ما از طریق بندر خارک است. این یک تصمیم بسیار مهم و استراتژیک است. ما این کار را از سال آینده شروع خواهیم کرد و قدم به قدم جلو خواهیم آمد. البته شاید بتوانیم در اواخر دولت یازدهم نفت را از جاسک صادر کنیم. اما اگر بخواهیم باید اسکله را تکمیل کنیم.
از پتروشیمی تا فولاد گازی حتی آلومینیوم و حتی در آینده پالایشگاه همه جزو طرحهای توسعه آینده بندر جاسک خواهد بود. البته این شهر باید توسعه پیدا کند و شهر جدیدی در کنار آن ایجاد شود، فرودگاه آن باید توسعه یافته و بینالمللی گردد. جاده بندر عباس به جاسک باید بزرگراه شود. انشاءالله قدم اول آن تا میناب و سپس تا جاسک در سال آینده بهسازی خواهد شد. ولی در آینده پیگیری خواهیم کرد تا تبدیل به بزرگراه شود. انشاءالله بهسازی مسیر در غرب بندرعباس از عسلویه تا بندرلنگه شروع خواهد شد. مسیر بندرلنگه به بندرعباس را هم تکمیل کرده و در سال آینده هم بخشهای باقی مانده را به اتمام خواهیم رساند.
شرق این استان باید کاملاً متحول شود. البته خود بندرعباس هم طرحهای توسعهای بسیار بزرگی دارد. بندر شهید رجایی را توسعه خواهیم داد و فاز 2 آن را در سال 93 تکمیل و فاز 3 را نیز شروع کرده و انشاءالله در دولت یازدهم تمام خواهیم کرد. احتمالاً فاز 4 و 5 را هم شروع کنیم ولی شاید به دولت یازدهم وصال ندهد. در حمل و نقل یک تحول بزرگ به وجود خواهد آمد. البته همزمان راه آهن را توسعه خواهیم داد تا بخشی از حمل بار توسط راه آهن انجام شود.
فعلاً در حال ارتباط با کشورهای شمالی هستیم. در جلسه شورای اداری گفتم که یک خط راه آهن از بندر چابهار به چین وصل خواهد شد و از افغانستان و قرقیزستان و کشورهای شمالی عبور کرده تا به چین برسد. برنامهریزی این کار شروع شده و با کشورهای مرتبط هم مذاکره و توافق انجام شده است. چینیها آماده سرمایهگذاری هستند و شاید هم به زودی این کار را شروع کنند. تحولات بزرگی در راه است. البته آن طرح مربوط به استان شرقی شما یعنی سیستان و بلوچستان است، ولی این بخش در استان هرمزگان است. توسعه بندر و در کنار آن توسعه فولاد از اهداف این دولت است تا انشاءالله تولید آن به 10 میلیون تن برسد و یک قطب بزرگی در تولید فولاد ایجاد نماید.
البته با توجه به حضور سرکار خانم ابتکار باید بگویم که درخصوص محیط زیست هم انشاءالله تلاش خواهیم کرد تا مسئله محیط زیست هم حل و فصل شود.
حرکت بزرگی در زمینه ساخت راهها، بندر، اسکلهها، توسعه بندر شهید رجایی، کشتیسازی و فولاد شروع خواهد شد، اما کار اصلی بر عهده مردم و سرمایهگذاران است.
البته در مورد فولاد عمدتاً دولت سرمایهگذاری نمیکند و تسهیلات را فراهم میکند تا انشاءالله دیگران سرمایهگذاری کنند. در بخشهایی دولت سرمایهگذاری میکند و در بخشهایی هم شرکتها سرمایهگذاری میکنند.
نکته دیگری که در خصوص این استان باید مورد تأمل قرار گیرد مسئله احیای جزایر میباشد. برخی از جزایر استان خوب و فعال و منطقه آزاد است و شرایط مخصوص خودش را دارد. اما برخی از جزایر ما بکر و دست نخورده است و تغییری نکردهاند. باید برای این جزایر هم برنامهریزی شود. البته ما تا به امروز هیچگونه برنامهای نداریم و میخواهیم تازه کار را شروع کنیم. در واقع اکنون زمانی است که شما حتی برای بندر جاسک باید نظر بدهید. من خواهش میکنم دیدگاههای خود را درخصوص سرمایه گذاری و توسعه به مسئولین اداری استان، استاندار و فرمانداری اعلام کنید و لازم نیست به تهران منعکس شود. این کار میتواند در انجمنهای تخصصی صورت بگیرد و از حالت دولتی خارج شود.
صاحب نظران، استادان، فرهیختگان بیایند و طرح و نظر بدهند. طرحها در این استان یا در تهران بررسی میشود تا بتوانیم انشاءالله کار را به پیش ببریم.
البته در خصوص نکتهای که در ضمن صحبت در مورد خانمها بیان شد عرض کنم، تأکید من از ابتدا در دولت این بوده است که ما حقوق شهروندی را مراعات کنیم. در زمینه [مدیریت]، لیاقت و شایستگی برای ما شرط است و حزب و جناح و جنسیت برای ما مطرح نیست. هر کسی که شایسته است مسئولیت را بر عهده بگیرد. زنان جامعه ما بسیار فرهیخته و صاحبنظر هستند. به هرحال ما در دانشگاهها تحصیلات و نوشتهها و تألیفات و اقدامات آنها را میبینیم. دولت هم این فضا را آماده میکند تا انشاءالله همه ما با هم اعم از زن و مرد، پیر و جوان خصوصاً جوانان، تحصیلکردهها، همة اقوام و مذاهب و شیعه و سنی دست به دست هم بدهیم و کشور را آباد کنیم.
من به این مردم بسیار عزیز و پر تلاش به ویژه جوانان عزیز اعم از دختران و پسران و صاحبنظران امید فراوان دارم.
البته درخصوص کشاورزی فرصت نشد تا صحبت کنیم. اینجا استعدادهای کشاورزی هم دارد که باید احیا شود. استان نیازمندیهای فراوانی از جمله برق، آب و فاضلاب دارد که فرصت نشد تا درخصوص آنها صحبت کنیم. همة آنها را قدم به قدم پیگیری خواهیم نمود. از زیارت شما خوشحال شدم. به امید ایرانی آبادتر و سرفرازتر.
والسلام علیکم و رحمة الله برکاته